چهار بعد انسان

من عرف نفسه فقد عرف ربه : هرکس خودرا شناخت خدای خود را شناخته است

ما کیستیم ؟ ما کیستیم ؟
ما عقل و ذهن خود نیستیم عقل و ذهن ما ابزاری است که خداوند در اختیار ما قرار داده تا با آن بتوانیم در این دنیا زندگی کنیم.
ما دین خود نیستیم دین ما وسیله ای است که خداوند از طریق پیامبران برای ما فرستاده تا با آن گمراه نشویم.
ما بدن خود نیستیم بدن ما وسیله ای است که ما در این دنیا با آن ظاهر شده ایم.
ما احساسات و عواطف و هیجانات خود نیستیم هیجانات ما وسیله ای است که ما با آن می ترسیم خشمگین و عصبانی میشویم غمگین و خوشحال می شویم.
ما هیچکدام از این چیزهایی که گفته شد نیستیم. اصلا ما چیز نیستیم. پس ما چیستیم ؟
ما نچیز هستیم. یعنی ما از جنس چیز و شی نیستیم. ما از جنس خداوند هستیم. خداوند هم از جنس نچیز یا عدم است. یعنی با هیچ چیزی در این دنیا قابل مقایسه و تشبیه نیست.
خداوند ذره ای از خودش را از طریق پدر و مادر و در قالب و لباس این بدن ما به این دنیا فرستاده تا خودش را از طریق ما نمایش بدهد. چرا؟ مانمی دانیم. شاید چون دوست داشته .

ما انسانها دارای چهار بعد هستیم :

بعد اول : بدن ماست که تقریبا هر 7 تا 10 سال یکبار با عوض شدن تمام سلول های بدنمان عوض میشود.

بعد دوم : بعدهیجانی و احوالات ماست که مرتب تغییر میکند بطوری که بعضی وقتها خوشحال و بعضی وقتها بدحال میشویم.

بعد سوم : ذهن ماست که دائما در حال فکرکردن و اندیشیدن است و لحظه به لحظه تغییر میکند.

اما بعد چهارم ما : روح و معنویت ماست که ناشناخته است ولی ما آن را به زنده بودنمان حس می کنیم و حتی 3 بعد دیگر ما ازآن زنده است و انرژی میگیرد و معنویت و عشق و خداپرستی ما مربوط به آن است. روح ما همیشه ثابت و آرام و زنده است و تغییر نمی کند و با خداوند احساس یکی بودن میکند.