خوشبخت کیست ؟

ساخت وبلاگ
بنظر من انسان همینکه پا به عرصه وجود می‌گذارد، خوشبخت است، یعنی روی محور صفر خوشبختی قرار دارد. بنابراین وجود و حضور انسان در این جهان مترادف با خوشبختی اوست ، مخصوصا اگر درد و رنجی را حس نکند یا نداشته باشد،  روی مرز خوشبختی قرار دارد. 

بدبختی او از زمانی اغاز میشود که به چیزی نیاز پیدا میکند و نمی تواند به آن دست پیدا کند. مثلاً هنگامی که گرسنه یا تشنه میشود و باید چیزی بخورد یا بنوشد ولی آن خوراکی یا آشامیدنی را پیدا نمی‌کند و یا در اختیارش قرار نمی دهند. پس بدبختی انسان مترادف و متناسب با مقدار نیاز اوست. 

عوامل بدبختی انسان را هم می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

۱... نیازهایی که به راحتی مرتفع میگردند و شخص میتواند به راحتی و به تنهایی آنها را برطرف نماید و دیگران هم مانع دست یابی او به نیازهایش نمی شوند. این دسته از نیازهای انسان را نیازهای آسان میگوییم. 

۲... نیازهایی که به راحتی مرتفع نمی شوند و برطرف شدن آنها مستلزم کمک و همکاری دیگران است. به این دسته از نیازها ، نیازهای سخت می‌گوییم. 

از آنجا که برطرف کردن نیازهای دسته دوم یعنی نیازهای سخت مستلزم همکاری و موافقت دیگران است و در اغلب موارد این نیازها برطرف نمی‌شوند، زیرا دیگران معمولا و به راحتی مایل به همکاری نیستند. لذا انسان تا جایی‌ که می‌تواند باید از نزدیک شدن به نیازهای سخت دوری کند تا کمتر دچار احساس بدبختی شود. به این روش زندگی میگویند قناعت. 

پس انسان قانع خوشبخت است. 

اگر انسانی پیدا شود که علاوه بر قناعت شخصی سعی کند نیازهای دیگران را نیز برآورده سازد این انسان ، خوشبخت اندر خوشبخت است. و بالاتر از آن اگر انسانی پیدا شود که علاوه بر قناعت شخصی و برآورده ساختن نیازهای دیگران ، در این مسیر اگر دچار صدمه و یا ضررو زیان هم شد ، آن را با طیب خاطر بپذیرد ، این انسان ، خوشبخت اندر خوشبخت اندر خوشبخت است. 

از دیو و دد ملولم و خوشبختم آرزوست.

من از آن شادم و شاکر که خداوند مرا منتخبم کرد که باشم با او...
ما را در سایت من از آن شادم و شاکر که خداوند مرا منتخبم کرد که باشم با او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9rezaeima0 بازدید : 208 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 1:01