به سوی نور

ساخت وبلاگ

وقتی که بی هدف نگاه می‌کنی به دستهای دیگران

و به چشم ها، دهان ها و راهی که میروند

وقتی که میروی به راههای دیگران 

بی آنکه بدانی و بپرسی که کجا می‌روند ، چه می خواهند و چرا میروند ؟

درنگ چه متاعی است گرانبها و تامل چه نادر است !

یک گله گوسفند با چند بز زرنگ که به هر سو می‌دوند

 و می کشند از پی خود گله ای بزرگ را

آخر من نمی دانم چرا این گوسفندان نگاه نمی کنند به چپ ، به راست ؟

چرا هیچکس نمی اندیشد به مهر

و کشیده نمی شود به سوی نور ؟

علف های هرز همه در هم تنیده اند

خارهای خشک در بیابان تکیده اند

و بادهای سرد آماده هجومی دیگرند. 

من از آن شادم و شاکر که خداوند مرا منتخبم کرد که باشم با او...
ما را در سایت من از آن شادم و شاکر که خداوند مرا منتخبم کرد که باشم با او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9rezaeima0 بازدید : 214 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 5:01