اخلاق اسلامی

ساخت وبلاگ

دوست عزیزو مهربانم سلام

پاسخگویی شما به بعضی ابهامات دوستان مرا بر آن داشت تا این بحث را با شما ادامه بدهم به امید آنکه مفید و نتیجه بخش باشد. 

برادر عزیز شما خود واقفید که در زمانی که اسلام ظهور پیدا کرد شرایط اجتماعی جهان و بخصوص جزیره العرب بگونه ای بود که‌ اسلام مثل خورشیدی در شب تاریک درخشید و همه خستگان از ظلمت و تاریکی را بطرف خود کشاند، و جهان را آنچنان روشن کرد که‌ تاریخ بر آن گواه است. 

 امروز اما چهارده قرن از آن زمان میگذرد و بشریت به یمن همان روشنایی و سپس به یمن تحولات تاریخی رنسانس و مدرنیته به حدی از رشد و پیشرفت علمی رسیده که همه علومی که در زمان ظهور اسلام و تا ده یازده قرن بعد از آن در علوم اسلامی خلاصه میشد به شاخه های زیادی از علوم انسانی تفکیک شده و توسعه پیدا کرده است. امروز دیگر علوم روانشناسی و اخلاق و تاریخ و فرهنگ و فلسفه و ریاضیات و نجوم و پزشکی و غیرآن در علوم اسلامی یا علوم  دینی خلاصه نمی شود و از آن بسیارفراتر رفته و هر کدام در شاخه و مسیر درست خود در حال توسعه است. امروز دیگر مدیریت پیشرفته را نمی توان مانند گذشته همان مدیریت اسلامی دانست زیرا قد و قواره علم مدیریت دیگر از قد و قواره اسلام هزارسال پیش، فراتر رفته و همانند قدوقواره انسان امروزی رشد کرده و مرتفع شده است. 

تمام این مزایایی که شما برای مدیریت اسلامی و نظام مشارکت و سیستم پیشنهاد گیری در مقالاتتان بر شمرده اید مربوط به مدیریت علمی و پیشرفته امروز بشر است که‌ در کشورهای پیشرفته قبلا مورد استفاده قرار گرفته و مردم جهان از آن بهره مند شده اند. کما اینکه اگر از آنها بپرسید این چه نوع مدیریتی است که‌ شما در کشورها و سازمانهای خود از آن استفاده میکنید، هیچگاه به شما جواب نخواهند داد که این مدیریت اسلامی یا دینی است. 

امروز اگر چیزی از علوم اسلامی باقی مانده باشد که‌ باقیمانده ، همان اخلاق اسلامی و یا اخلاق انسانی است که‌ پیامبر گرامی اسلام آن را هدف اصلی و تنها رسالت پیامبری خود معرفی کرده اند. حدیث "من برگزیده نشده ام جز برای ارتقا اخلاق انسان". بنابراین دانشمندان اسلامی فقط و فقط باید در زمینه  این اصل اصیل اسلامی که اصل همه ادیان الهی نیز هست همت بگمارند و تحقیق و تفقه کنند. زیرا اخلاق خمیر مایه زندگی و چاشنی همه فعالیت های بشر است و مخصوصا اخلاق عرفانی که ریشه در الاهیت و خدا گونگی انسان دارد و اساس و پایه ومسیر آن با دیگر شاخه های اخلاقی که فیلسوفان ماتریالیست و لاییک ها و سکولارها به دنبال آن هستند اساسا متفاوت است.  

چه خوب می شد اگر علمای اسلامی بجز علم اخلاق دیگرعلوم انسانی را به عقلانیت انسان وامی گذاشتند تا در مسیر علمی و صحیح خود حرکت کند. علوم انسانی بجز اخلاق اگر در بسترصحیح خودتحقیق و تفقه شود و به رشدوبالندگی برسد می تواند به عنوان ابزارهای قدرتمند در اختیار انسانهای عارف و متخلق به اخلاق عرفانی والهی قرار گیرد،و همه این دانایی ها و توانایی ها دست به دست هم داده و انسان را به سعادت و خوشبختی که شایسته اوست برساند.

من از آن شادم و شاکر که خداوند مرا منتخبم کرد که باشم با او...
ما را در سایت من از آن شادم و شاکر که خداوند مرا منتخبم کرد که باشم با او دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9rezaeima0 بازدید : 199 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 10:33