سیستم ها را باید کلا به دو نوع تقسیم کرد.
نوع اول سیستم های واقعی یا تکوینی که طراح و سازنده آن خدا یا زندگی یا طبیعت است.
نوع دوم سیستم های ذهنی یا فکری یا تشریعی که طراح و سازنده آن انسان است. البته انسان سیستم واقعی مصنوعی هم میسازد.
در سیستم های واقعی اجزا همه تسلیم اند و نا آگاهانه فدای سیستم بالاتر از خود میشوند و انتخاب ندارند. بجز انسان که استثنا است و با وجودیکه خودش یکی از اجزا سیستم زندگی است ولی با سیستم های دیگر و از جمله با سیستم بالاتر از خود یعنی زندگی تعارض پیدا میکند و تسلیم نیست. دلیلش هم ذهن اوست چون ذهن خودش سیستم ساز است و سیستم ساز ، سیستم ساز را بر نمی تابد.
اما بین انسانها کسانی هم هستند که آگاهانه و البته با تحمل سختی ها خود را با زندگی سازگار میکنند و دست از تعارض بر میدارند. اینان کسانی هستند که در لحظه زندگی میکنند و به اصطلاح به حضور رسیده اند یعنی نبضشان با نبض زندگی میزند در قدیم به این افراد میگفتند عارف یعنی با شناخت و آگاهی که از زندگی و خدا پیدا میکنند تسلیم او میشوند.
اما اسلام یا سایر ادیان جزو سیستم های نوع دوم یعنی سیستم های غیرتکوینی یا تشریعی یا فکری/ ذهنی اند. این سیستم ها عموما ساخت ذهن انسانند و در موارد خاص ساخت پیامبران که برگزیده زندگی یا خدا هستند.
سیستم ها چه تکوینی و چه تشریعی و فکری از دیدگاه ادیان الهی همه میرا و فانی هستند الا سیستم اصلی یعنی زندگی یا خدا. ماهیت سیستم اصلی و مادر یعنی زندگی هنوز برای انسان مکشوف نیست.
واما مسلمانان از آنجا که انسانند از اجزا سیستم زندگی اند نه اجزا سیستم اسلام. اجزا سیستم اسلام نماز است و روزه و از این قبیل.
مسلمانان هم مثل غیر مسلمانان اجزا سیستم زندگی هستند و چه بخواهند و چه نخواهند فانی در این سیستم هستند.
اینها چیزایی بود که من میدونستم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید؟
من از آن شادم و شاکر که خداوند مرا منتخبم کرد که باشم با او...برچسب : نویسنده : 9rezaeima0 بازدید : 203